در مثنوی معنوی، از خود باختگی انسان زمانی آغاز می گردد که خودآگاهی وی رو به افول نهد؛ زیرا در این اثر انسان به آگاهی تعریف می شود. تصور انسان از خویشتن (خودِ پنداره) منشأ ادراک او از جهان پیرامون، ارزش ها، و رفتار اوست؛ در نتیجه آنگاه که خودِ پنداره واقعی و مطابق با خویشتن نباشد، ارزش ها، ادراکات، و دلبستگی های او نیز واقعی و اصیل نخواهد بود. رفتارهای بیمارگونه ای چون عجب و خودبینی، شهرتطلبی، و آرزو پردازی های دور و دراز نتیج? یک خودِ پندار? نادرستاند. به نظر مولانا در این سقوط و مسخشدگی انسان، یک موقعیت تشویش می تواند لایه های درونی او را بر وی بگشاید و او را متوجه خود واقعی اش گرداند. موقعیتی که مرگ و زندگی در تقابل قرار گیرند و انسان به این تقابل آگاهی یابد. افزون بر این موقعیت ها، مرگ اندیشی یا مواجه? ذهنی با مرگ خویشتن نیز می تواند با ایجاد چنین تشویشی انسان را متوجه خود واقعی و ارزش های اصیل گرداند.
حسینی, سیده زهرا, فرامرز قراملکی, احد. (1391). از خودبیگانگی، موقعیتهای مرزی و مرگ در مثنوی معنوی. فلسفه و کلام اسلامی, 45(2), 47-65. doi: 10.22059/jitp.2013.29429
MLA
سیده زهرا حسینی; احد فرامرز قراملکی. "از خودبیگانگی، موقعیتهای مرزی و مرگ در مثنوی معنوی". فلسفه و کلام اسلامی, 45, 2, 1391, 47-65. doi: 10.22059/jitp.2013.29429
HARVARD
حسینی, سیده زهرا, فرامرز قراملکی, احد. (1391). 'از خودبیگانگی، موقعیتهای مرزی و مرگ در مثنوی معنوی', فلسفه و کلام اسلامی, 45(2), pp. 47-65. doi: 10.22059/jitp.2013.29429
VANCOUVER
حسینی, سیده زهرا, فرامرز قراملکی, احد. از خودبیگانگی، موقعیتهای مرزی و مرگ در مثنوی معنوی. فلسفه و کلام اسلامی, 1391; 45(2): 47-65. doi: 10.22059/jitp.2013.29429