گزارش و ارزیابی نسبت عاطفه با شناخت از دیدگاه مارتا نوسبام

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری فلسفۀ تطبیقی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی (عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد کرج)

2 استاد گروه فلسفۀ دانشگاه قم

چکیده

عاطفه یکی از احوال وجود انسان است که نسبتی پیچیده با عمل و شناخت دارد. مارتا نوسبام عاطفه را از انحای شناخت می‌داند و معتقد است که عاطفه شناسایی اموری است که در زندگی فرد از اهمّیّت زیادی برخوردارند و در عین حال در کنترل او نیستند. در نگاه او بر خلاف بسیاری از حالات مشابه، عاطفه ناظر به موضوع است. همین مسئله مؤیّد این نکته است که عاطفه نوعی شناخت است. مقصود بودن موضوع شناخت در عواطف باعث می‌شود که این نحوه از شناخت تفاوت‌هایی با سایر انواع آن داشته باشد. به این ترتیب، نوسبام این نظریّه را که از یک سو، با تأکید بر موضوع داشتن عواطف، شناختی است و از سوی دیگر، با مقصود دانستن این موضوع، ارزشی است، نظریّ? شناختی‌ـ‌ارزشی عواطف می‌نامد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Study on the Relation of Cognition to Emotion in the View of Martha Nussbaum

نویسندگان [English]

  • Zaynab al-Sadat Mirshamsi 1
  • Mohsen Javadi 2
1
2
چکیده [English]

Emotion is one of the human soul’s aspects which have a complex relationship with action and cognition. Martha Craven Nussbaum considers emotion as one of the figures of cognition and believes that emotion is the recognition of a person’s very important living aspects which are not under his control. In her view, emotion is based on the subject. This notion proves that emotion is a part of cognition. When we consider the subject of cognition as an aim in the emotional issues, we should pay attention to this point that this method of cognition shows some differences from the other forms of cognition. So, Nussbaum considers this theory, which emphasizes not only the cognitive emotion but also considers this evaluative subject a purpose, as cognitive-evaluative view of emotion.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cognition
  • Cognitive-evaluative view
  • emotion
  • Nussbaum