ارزیابی نزاع فخر رازی با فلسفۀ اسلامی در مسئلۀ‌‌ اقلّی بودن شرور‏

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه فلسفه، دانشکدۀ الهیات، دانشگاه امام صادق، تهران، ایران.

چکیده

مسئلۀ شر و چگونگی وارد شدن آن در قضای الهی از مهمترین مسائل مطرح در فلسفه اسلامی است. یکی از مشهورترین پاسخ‌ها در این رابطه، نظریۀ تقسیم پنج‌گانه موجودات نزد فیلسوفان مسلمان است که به ارسطو نسبت داده شده است. طبق این پاسخ، شرور اقلّی، لازمۀ جدایی ناپذیر عالم ماده هستند و بنابراین باید عالم علیرغم احتمال رخ دادن این شرور آفریده شود؛ زیرا رخ ندادن این شرور اقلّی هیچ راهی ندارد جز اینکه عالم اصلا آفریده نشود؛ راهی که به نظر فیلسوفان اسلامی، ترک خیر کثیر و ارتکاب شر کثیر است. ایشان در ضمن استدلالی قیاسی و پیشینی کوشیده‌اند با محاسبات کمّی نشان دهند که چگونه شرور در عالم انسانی و غیر انسانی در نسبت با خیرات اندک هستند. در مقابل، فخر رازی با نقد فلسفۀ اسلامی در این مسئله مدعی شده است که شرور لازمۀ جدایی ناپذیر عالم نیستند کما اینکه عدم آفرینش عالم به قیمت رخ ندادن شرور اصلا شر کثیر نیست. وی در ضمن استدلالی استقرایی و پسینی و در عین حال چونان فلاسفۀ اسلامی تلاش کرده است تا با محاسبات کمّی نشان دهد که اکثر انسان ها مبتلا به شرور زیاد و محروم از لذت‌های گوناگونند و در نتیجه، برخلاف محاسبات عددی فیلسوفان مسلمان، اکثری بودن خیرات نادرست است. در این مقاله که با رویکرد توصیفی تحلیلی سامان یافته است، عمدتاً با تمرکز بر گفته های ابن‌سینا دیدگاه فلسفه اسلامی را تقریر نموده و آن را با نقدهای فخر رازی پی خواهیم گرفت. در نهایت نیز نشان خواهیم داد که ارزیابی این نزاع بنیادین جهان کلاسیک در آینه افق نگاه امروزین به مسئلۀ شر گویای آن است که اگرچه فخر رازی با فیلسوفان مسلمان در تقریر چرایی وجود شرور در عالم اختلاف نظر جدی دارد اما در نداشتن و یا غفلت از منظر انسانی و کیفی در تحلیل این مسئله هم‌داستانند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

An Evaluation of Fakhr al-Din al-Razi’s Dispute with Islamic Philosophy on the Issue of the Minority of Evils

نویسنده [English]

  • majid ahsan
Assistant Professor, Department of Philosophy, Faculty of Theology, Imam Sadiq University, Tehran, Iran.
چکیده [English]

The problem of evil and how it is incorporated into divine decrees is one of the most significant issues in Islamic philosophy. One of the most well-known responses to this issue is the theory of the fivefold division of beings attributed to Aristotle by Muslim philosophers. According to this view, evils are a necessary and inseparable part of the material world. Therefore, despite the possibility of such evils occurring, the world should still be created, as avoiding these minor evils is only possible by not creating the world at all—a solution that Islamic philosophers consider equivalent to abandoning immense good and committing significant evil. Through a deductive and a priori argument, they attempt to demonstrate, using quantitative calculations, how evils are minimal compared to goods in both human and non-human realms.
In contrast, Fakhr al-Dīn al-Rāzī, by criticizing Islamic philosophy on this matter, argues that evils are not an inevitable part of the world, nor is refraining from creating the world to avoid these evils a significant evil. Using an inductive and empirical approach, similar to Islamic philosophers, he tries to show through quantitative calculations that most humans suffer from numerous evils and are deprived of various pleasures. Thus, contrary to the numerical calculations of Muslim philosophers, the claim that goods are predominant is false.
This paper, structured through a descriptive-analytical approach, primarily focuses on Ibn Sīnā 's perspectives to present the view of Islamic philosophy and then examines Fakhr al-Dīn al-Rāzī 's critiques. Ultimately, it demonstrates that while Fakhr al-Razi fundamentally disagrees with Muslim philosophers on the rationale behind the existence of evils in the world, they share a common limitation in lacking or neglecting a qualitative and human-centric perspective in analyzing this issue.

کلیدواژه‌ها [English]

  • problem of evil
  • Islamic philosophy
  • Fakhr al-Dīn al-Rāzī
  • Ibn Sīnā
  • modern theology
ابن سینا، ابوعلی (1375). الاشارات و التنبیهات مع شرح الخواجه و المحاکمات، ج3، قم: نشر البلاغة.
ــــــــــ (1400ق). رسائل، قم: بیدار.
ــــــــــ (1404الف). التعلیقات، بیروت: مکتبة الاعلام الاسلامی.
ــــــــــ (1404ق). الهیات الشفا، قم: مرعشی نجفی.
اونامونو، میگل (1383). درد جاودانگی، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران: ناهید.
دیرکس، هانس (1392). انسان‌شناسی فلسفی، ترجمه محمدرضا بهشتی، تهران: هرمس.
جیمز، ویلیام (1370). پراگماتیسم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی.
رازى، فخر الدین (1404ق). شرح الاشارات و التنبیهات، ج‏2، قم: مرعشی نجفی.
ــــــــــ (1407ق). المطالب العالیة من العلم الإلهی، ج3، بیروت:‌دار الکتب العربی.
سهروردی، شهاب الدین (1380). مجموعه مصنفات، ج 2، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
سبزواری، هادی (1360). التعلیقات علی الشواهد الربوبیة، مشهد: المرکز الجامعی للنشر.
شیرازی، قطب الدین (1383). شرح حکمة الاشراق، تهران: انجمن آثار.
طباطبایی، محمدحسین (1386). نهایة الحکمة، تعلیقات غلامرضا فیاضی، ج3 و 4، قم: موسسه امام خمینی.
ملاصدرا (1981). الاسفار الاربعة، ج2 و3 و 7، بیروت:‌دار احیاء التراث