دانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421Ontological Explanation of “Predication” in Mulla Sadra and
Allameh Tabatabaei's points of viewتبیین وجودشناختی «حمل» از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی1175101410.22059/jitp.2014.51014FAسیاوشاسدیدانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرسرضااکبریانعضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرسمحمدسعیدی مهرعضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرسلطف اللهنبویعضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20130527This paper intends to find an answer to the problematic description of the difference between Mulla Sadra and Allameh Tabatabaei’s views on the ontological explanation of “predication” and also, tries to find the origin of this difference. Since subject and predicate are different degrees of one existence in Mulla Sadra’s philosophical structure, the reality of predication is the union of two things with one existence; moreover, the sufficient condition for a valid predication is a kind of causal relation between subject and predicate. But in Allameh’s philosophical structure, the in-itself existence of the subject differs with the predicate’s one; so, they are not unitary existence. But the “existence for something-else” of predicate is united in “existence foritself” of subject and makes a relationship between them through copulative existence.ملاصدرا چگونگی «حمل» در عالم واقع را بر اساس نظریۀ شمول و انبساط وجودی توضیح میدهد. مطابق با این نظریه، وجود منبسط واحدْ جهت اتحاد، و مراتب این وجودْ جهت تغایر موضوع و محمول را فراهم میکنند و میان موضوع و محمول نوعی رابطۀ علیت برقرار است. اما از آنجا که این نظریه در ساختار فلسفی علامه طباطبایی پذیرفته نیست، چگونگی «حمل» نزد ایشان بر مبنای نظریۀ حدود و قیود وجودی تبیین میشود. بر این اساس، این مقاله از یک سو در تلاش است تا به این مسئله پاسخ گوید که دیدگاه علامه طباطبایی دربارۀ واقعیت «حمل» چه تفاوتی با دیدگاه ملاصدرا دارد؛ و از سوی دیگر سعی دارد که با بررسی مبانی وجودشناسی ملاصدرا و علامه طباطبایی منشأ اختلاف این دو دیدگاه را واکاوی کند.https://jitp.ut.ac.ir/article_51014_3e904b697559a92ba8ee51bb064f3856.pdfدانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421The Dependence of Denotation on Volition in Avicenna and Khajih nassir Tousi's View’sبررسی تبعیت دلالت از اراده از منظر ابنسینا و خواجه نصیر طوسی19305101510.22059/jitp.2014.51015FAفردینجمشیدی مهردانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه فردوسی مشهد0000-0001-7337-9224علیرضاکهنسالاستادیارگروه فلسفه دانشگاه فردوسی مشهد0000-0002-1797-4317Journal Article20130410Some logicians as Avicenna, Khaja Nasir al-Din Tusi, and Dabiran Katebi believe that denotation (dilala) is dependent on volition (irada), and as long as there is no volition, there is no denotation. Some others like Qutb al-Din Razi completely reject this idea and maintain that denotation merely depends on “knowledge of designation” (al-ilm bi al-wad’). Some of Methodologicians of jurisprudence have presented a new interpretation of Avicenna and Khaja Nasir al-Din Tusi’s views. This article tires to check these views and shows that Qutb al-Din Razi’s view is right.برخی از منطقدانان بر این باورند که دلالت تابع اراده است و تا ارادهای محقق نشود، دلالتی صورت نمیگیرد. ابنسینا، خواجه نصیر طوسی و دبیران کاتبی از این دستهاند. برخی دیگر از بزرگان منطق نظیر قطبالدین رازی در این امر به مخالفت برخاسته و دلالت را تنها تابع علم به وضع دانستهاند. تتبعات تاریخی نشان میدهد که این مسئله از زمان ابنسینا و بهتوسط شخص وی مطرح شده است. از این رو تلاش کردهایم که نظر ابنسینا به صورت کامل، تقریر و دربارۀ اختلافات دو تن از شارحین بزرگ کلام وی یعنی خواجه نصیر طوسی و قطب رازی داوری شود. عدهای از اصولیون بهنام نیز که در یک مسئلۀ اصولی اختلاف نظر داشتهاند، استطراداً به این بحث پرداخته و تفسیر دیگری را بیان کردهاند و مدعی شدهاند که مراد عَلَمین (ابنسینا و خواجه نصیر) چیزی جز تفسیر آنان نبوده است. این نوشتار در صدد مقایسۀ نظر اصولیان و منطقدانان نیست و ذکر پارهای از نظرات در اصول فقه تنها نشاندهندۀ وجودِ برداشتها و تفسیرهای دیگر از کلام ابنسینا و خواجه نصیر میباشد. در این مقاله به شرح و جرح اقوال مشهور پرداخته و نتیجه گرفتهایم که در این باب نظر صائب همان قول قطبالدین رازی صاحب <em>محاکمات</em> است.https://jitp.ut.ac.ir/article_51015_c0a275fc064745a66e04d93f87ce668a.pdfدانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421In Defense of Paul Horwich's Theory of Meaning against Criticsدفاع از نظریه معناداری هورویچ در برابر برخی انتقادات31465101710.22059/jitp.2014.51017FAسید محمد علیحجتیدانشیار گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-9321-7895هومن محمدقربانیاندانشجوی دکتری، گروه فلسفه، دانشگاه تربیت مدرسلطف اللهنبویدانشیار گروه فلسفه، دانشگاه تربیت مدرسارسلانگلفامدانشیار گروه زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20130220To complete “the use theory of meaning”, Paul Horwich put forward a new thesis upon which some usages of a word have explanatory role and justify the overall use-regularities of that word. These specific usages have a basic acceptance property which makes them believable in user’s belief system and, like a semantic axiom, make other usages justified. But, there are still some usages that cannot be explained. In this article, at first, through conceptual and logical method, we prove that although acceptance property justifies main usages of the word, for non-usual usages of the word, some properties similar to acceptance property can be assumed. Secondly, we try to find some connection between these properties through suggesting that manifestation of acceptance property has a crucial role in determining common meaning of a word and its other meanings . Finally, we make a distinction between acceptance property and other properties of a word by supposing that only acceptance property is non-intentional.برای حل معمای معناداری کلمات، پل هورویچ پیشنهاد میکند که برخی کاربردهای یک کلمه در مرتبهای بالاتر از دیگر کاربردها بوده و بهوجودآورندۀ الگوی حاکم بر کاربرد آن کلمه هستند. ویژگی پذیرش این کاربردهای خاص، باور به آنها را در نظام باورهای کاربر توجیه کرده و سپس این باورها مانند یک اصل معناشناسی، دیگرکاربردها را تبیین میکنند. اما این ایده نمیتواند همۀ کاربردهای یک کلمه را توجیه کند. در این مقاله، به کمک روش تحلیل مفهومی و منطقی، پیشنهاد میشود که نخست، اگرچه ویژگی پذیرش، توجیهگر کاربردهای معمول کلمه است، اما میتوان برای کاربردهای غیرمعمول، ویژگیهایی مشابه ویژگی پذیرش فرض کرد. دوم، نقش محوری در تعیین معنای یک کلمه را ویژگی پذیرش آن بر عهده دارد، اما محقق شدن شرایط ظهور ویژگی پذیرش، بر محقق شدن شرایط لازم برای ویژگیهای دیگر مؤثر است. سوم، تنها ویژگی پذیرش یک کلمه دارای خصیصۀ غیرالتفاتی بودن است.https://jitp.ut.ac.ir/article_51017_c41500b0d65ee9cbea63d3bc0e6e6cbd.pdfدانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421Relation of Material World to Dahr World: A New Interpretationتفسیری نوین از رابطۀ عالم ماده و عالم دهر و نقش آن در حل معضل ربط ثابت و سیال47615101810.22059/jitp.2014.51018FAابراهیمخانیکارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه امام صادق(ع).رضامحمد زادهدانشیار دانشگاه امام صادق (ع).Journal Article20130224In this paper, we try to determine the status of the relation between Dahr world and matrial world. The conclusion shows the subjective duality and objective unity of Dahr and material entities. Two interpretations of this duality can be suggested. In the first interpretation, this unity, and the duality supposed, are explained on the basis of different intellectual cognition of immaterial and material creatures. Concerning the deficiency of this interpretation, a second interpretation is offered in which on the basis of the role and contribution of the concept of manifestation, the real unity of Dahr entities and those of material world would be explained.برای حل مسئلۀ ربط ثابت به سیال، میرداماد و ملاصدرا طبایع مادی را از حیث ثباتشان، مجعول مفارقات میدانند تا محظور ربط ثابت به سیال وجود نداشته باشد. لکن ابهامات زیادی در مورد حیثیت ثبات طبایع که از آن تعبیر به عالم دهر میشود و همچنین رابطۀ عالم دهر با عالم ماده وجود دارد. در این مقاله ابتدا در قالب یک برهان کیفیت نسبت ما بین عالم دهر و عالم ماده که دوگانگی اعتباری و یگانگی حقیقی طبایع دهری و مادی است، مشخص میگردد. در تفسیر نخست، این وحدت و آن دوگانگی بر اساس تفاوت نحو ادراک موجودات مفارق عقلی و موجودات مادی تبیین گردیده، آنگاه با مشخص نمودن کمبود های این تفسیر، در تکمیل این تفسیر، تفسیر دومی ارائه شده که در آن بر اساس مفهوم ظهور و نقش آفرینی این مفهوم در این مسئله، یگانگی حقیقی طبایع دهری و مادی روشن میگردد.https://jitp.ut.ac.ir/article_51018_15232e933007560150194e932f607909.pdfدانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421J.L. Mackie's Critique on Moral Realismنقد جان مکی بر واقعگرایی اخلاقی63805101910.22059/jitp.2014.51019FAسمیهربیعیپژوهشگر و مؤلف فرهنگستان زبان فارسیحمیدرضاضیائیاستادیار و مدیر روابط بینالملل دانشگاه.Journal Article20131127One of the most significant issues in Meta–ethics is moral realism, which has been criticized so much. One of the main criticisms of it has been offered by J.L. Mackie. He believes that moral properties depend upon our feelings and emotions and they don't refer to reality; so, they have no causal explanation and cannot give us any knowledge. Therefore any judgment about moral properties is fundamentally wrong. In this article, at first, Mackie's “error theory” will be considered. Then, considering the conceptual and existential assertions, which are the bedrocks of his idea, and also the “error theory” that John Locke had developed before him, Mackie's theory will be examined. In addition, it will be shown that the subjectivism of moral values faces many different challenges. واقعگرایی اخلاقی از مهمترین مباحث مطرح در فرااخلاق است که نقدهای بسیاری را در پی داشته است. در این میان مهمترین نقد از آن جان مکی است. از نظر مکی، واقعگرایی اخلاقی فهم ما را دچار خطا میکند. زیرا خاصههای اخلاقی برگرفته از احساسات و عواطف ما هستند و به واقع ارجاع داده نمیشوند. از همین رو نمیتوانند تبیینی علی داشته باشند و در نتیجه غیرمعرفتبخشاند. بنابراین هرگونه داوری دربارۀ احکام اخلاقی اساساً نادرست است. در این نوشتار نخست نظریۀ خطای مکی و دو استدلالی که او نظریهاش را بر آنها مبتنی ساخته مطرح میشود. سپس، با در نظر گرفتن ادعاهای مفهومی و وجودشناسانهای که از لوازم رأی مکی است و نظریۀ خطایی که پیش از او لاک مطرح کرده بود، ایدۀ او بررسی و نشان داده میشود که ذهنیت ارزشهای اخلاقی با چالشهای متعددی روبهرو است.https://jitp.ut.ac.ir/article_51019_cce10403bca78749e58bdd9a313810e6.pdfدانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421The Unity of Divine Acts in Mulla Sadra’s Philosophical Systemتوحید افعالی در نظام فلسفی ملاصدرا811025102010.22059/jitp.2014.51020FAعلی محمدساجدیعضو هیئت علمی دانشگاه شیرازفاطمهزارعکارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه شیرازJournal Article20130511In this research, the methodology of which is descriptive-inferential, our problem is the role of the unity of divine acts in Mulla Sadra’s transcendent philosophy and the evaluation of his arguments on it. In this regard, after explaining the concept of “unity of divine acts”, we show that since the boundaries of Sadra’s philosophical system approaches speculative mysticism, Sadra’s system in solving the Unity problems transcends Avicenna’s philosophical system. Finally, we prove that the corollaries of the theory of unity of divine acts, such as the theory of union of existence, free will and divine foreknowledge, and etc., are appropriately explained by Sadra’s philosophical system.نظر به گستردگی ابعاد موضوع (توفیق میان عقل و نقل)، محوریت مقالۀ حاضر تنها توحید افعالی خواهد بود. مسئلۀ اصلی تحقیق جایگاه توحید افعالی در حکمت متعالیۀ صدرا و براهین عقلی و نقلی وی در این زمینه میباشد. لذا در این جستار، پس از تبیین توحید افعالی، به انحصار هستیبخشی و تأثیر استقلالی در فاعلیت الهی، و نظریۀ فاعلیت بالتجلی و مجرای فیض بودن عقول و ژرفاندیشی صدرا در باب اختیار آدمی از منظر عقل و نقل به عنوان مبانی توحید افعالی، بیان خواهیم کرد که صدرا با دو برهان ارجاع علیت به تشأن و قاعدۀ بسیط الحقیقه به اثبات آرای خود میپردازد. همچنین، در این تحقیق که به روش توصیفی-استنباطی صورت پذیرفته، شبهات فکری برآمده از برخی اندیشههای کلامی پاسخ درخوری مییابد. ثانیاً به دلیل همافق شدن مرزهای حکمت صدرایی با عرفان نظری، صدرا در حل و فصل مسایل توحید از حکمت سینوی پیشی میگیرد. ثالثاً لوازم توحید افعالی، همچون نظریۀ وحدت وجود و ارجاع علیت به تشأن، اراده و علم پیشین الهی، مسئلۀ جبر و اختیار در افعال بشر، در پرتو دو حجت عقل و دین تبیین میگردد.https://jitp.ut.ac.ir/article_51020_70fa5e5b978a46b7735368ce319a565b.pdfدانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421Introduction to and Edition of al-Abhari’s Tahrir al-Dala’il fi Taqrir al-Masa’ilتصحیح و تحقیق رسالۀ تحریر الدلائل فی تقریر المسائل اثر اثیرالدین ابهری1031455102210.22059/jitp.2014.51022FAمهدیعظیمیاستادیار دانشگاه تهران000000022394152xJournal Article20131023Athir al-Din al-Abhari has a treatise bibliographies have called “Thamani ‘Ashra Mas’ala fi al-Kalam” (i.e., 18 Problems in Theology) or “al-Mas’il” (i.e. The Problems), but our findings show that its real name is “Tahrir al-Dalail fi Taqrir al-Masa’il” (i.e. The Introduction of Arguments for the Establishment of the Problems). The treatise, which is presumably his only writing in Kalam, contains 18 theological problems that are more-or-less compatible with the 20 problems which al-Gazzali introduces in Tahafut al-Falasifa. In most of the problems, al-Abhari defends Ash’rite school against Muslim Philosophers and Mu’tazilits. In this article, on the basis of Ibn Taimiyya’s testimony, Abhari’s style of writing, and his philosophical thoughts, I prove the authenticity of his treatise. Also, I edit it through the median method according to the Raghib Pasha 1461, Majlis 1830, Mar’ashi 35/59’s manuscripts all of which presumably have been copied in 11th century A.H.اثیرالدین ابهری را رسالهای است که در نسخهشناسیها با نام «ثمانیعشرة مسئلة فی الکلام» یا «المسائل» شناسانده شده است، ولی برپایۀ یافتۀ ما نام اصلی آن «تحریر الدلائل فی تقریر المسائل» است. این رساله، که گویا تنها نوشتۀ کلامیِ تاکنونـشناختهشدۀ اوست، دربردارندۀ هجده مسئلۀ کلامی است که بیشوکم با بیست مسئلهای که غزالی در <em>تهافتالفلاسفة </em>پیش میکشد همخوانی دارند. ابهری در بیشترِ این مسئلهها از مکتب اشعری در برابر فیلسوفان و معتزلیان دفاع میکند. در این نوشتار، «تحریر الدلائل» را بر اساس گواهی ابنتیمیه، سبک نویسندگی ابهری، و اندیشههای فلسفی او، اصالتسنجی کرده؛ و برپایۀ نسخههای خطّی راغبپاشا 1461، مجلس شورا 1830، و آیتاللّه مرعشی 59/35، که گویا هر سه در قرن یازدهم هجری کتابت شدهاند، به شیوۀ بینابین تصحیح کردهایم.https://jitp.ut.ac.ir/article_51022_bd0cefffaf88cec2ac701c7b32a49b1e.pdfدانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421Mulla Sadra’s Views on the Possibility of Extracting Multiple Concepts from a Single Aspect in the Theory of Unity of Divine Attributesامکان انتزاع مفاهیم کثیر از حیثیّت واحد در مسئلۀ توحید صفات از دیدگاه صدرالمتألهین1471605102310.22059/jitp.2014.51023FAمحمد حسینوفائیاندانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه تهرانحسنابراهیمیعضو هیئت علمی و استادیار گروه فلسفه و کلام دانشکده الهیات دانشگاه تهرانJournal Article20140122The identity and unity of the Divine attributes in Mulla Sadra’s view is based on the possibility of extraction of multiple concepts from a single aspect of an instance. This possibility is not compatible with the unity of the concept with its referent and is not also compatible with the denotation of concepts. In this article, the unity of God’s Essence and attributes is the main assumption behind the possibility of extracting multiple concepts from a single aspect of an instance. This article investigates Sadra’s views concerning the reference of God’s attributes to a single mode of expression. Then it deals with the debate of extracting multiple concepts from a single aspect of an instance and the contradiction in which Ṣadra himself is involved. Next, the possibility of the extraction of multiple concepts from a single aspect in the discussion of God’s attributes -using an analytic method-is demonstrated.عینیت و توحید صفات الهی در کلمات صدرالمتألهین، برپایۀ انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیّت واحد بنا نهاده شده است. این انگاره با مسئلۀ اتحاد مفهوم با مصداق و همچنین حیثیِت حکایتگری آن به راحتی سازگار نمیافتد. در این نوشتار، توحید صفات و ذات، اصلی مفروض در برابر پرسش از امکان انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیّت واحد قرار داده شده و معیار صدرالمتألهین شیرازی در پاسخِ بدان تبیین میگردد. از این روی، در این جستار ابتدا دیدگاه او دربارۀ ارجاع صفات الهی به معنا و حیثیت واحد بیان گردیده و سپس به تشریح مناقشۀ انتزاع کثیر از واحد و تناقضی که صدرا نیز بدان ملتفت است، پرداخته میشود. در ادامه با مداقّه در حیثیات اطلاقی و تعلیلی و تقییدی و انواع آنها از منظر حکیم ملاصدرا، امکان انتزاع مفاهیم کثیر از واحد بما هو واحد در بحث صفات باری تعالی، به شیوهای تحلیلیـتوصیفی اثبات گردیده و کثرتِ صفات در خارج، به کثرتی مجازی با حیثیتی واحد در خارج، ارجاع داده شده است.https://jitp.ut.ac.ir/article_51023_dccbe673d4f16725426e5566400e731f.pdfدانشگاه تهرانفلسفه و کلام اسلامی2008-942247120140421English Abstractsچکیده های انگلیسی185211710.22059/jitp.2014.52117FAJournal Article20141208https://jitp.ut.ac.ir/article_52117_5b8191a3f674891071917004e5bc2e9f.pdf