دانشگاه تهران
فلسفه و کلام اسلامی
2008-9422
2588-5014
42
1
2009
09
23
تصویر زندگیِ پساز مرگ در فلسفه، ابنسینا
FA
رضا
اکبری
0000-0002-5231-7849
دانشگاه امام صادق (ع)
r.akbari@isu.ac.ir
ابنسینا به معاد روحانی و جسمانی اعتقاد دارد، ولی صرفاً به بررسی فلسفی معاد روحانی میپردازد و معاد جسمانی را به دین واگذار میکند. تصویری که او از معاد روحانی به دست میدهد بر فیلسوفانِ پساز او بسیار اثرگذار بوده است. روش کار او چنین است که ابتدا به ذکر پنج اصل درباره¬ی قوای نفس و رابطه¬ی آنها با لذّت و الم هر یک میپردازد و آنگاه این پنج اصل را در مورد نفس ناطقه پیاده میکند. علّتْ آن است که بر اساس نفسشناسی او ذات نفس عقل است و حواسّ ظاهر و باطن به علّت تعلّق نفس به بدن تحقّق دارند و به همین علّت بعد از مرگ که بدن وجود ندارد حواسّ ظاهر و باطن نیز معدوماند و هر گونه معاد روحانی مربوط به قوّه¬ی ناطقه خواهد بود. او افراد بشر را با توجّه به جنبه¬ی نظری و ملکات عملی و همچنین مقصّر یا معاند بودن تقسیم میکند و وضعیّت هر یک را در زندگی بعدی مورد بررسی قرار میدهد. بخشی از مباحث او نیز به وضعیّت عدّهای که وی از آنها با تعابیری چون «نفوس بُله» و «نفوس ساده» یاد کرده اختصاص دارد. از نظر او عذابِ ناشی از جنبه¬ی نظریِ نفس دائمی است، ولی عذابِ ناشی از ملکات رذیله دائمی نیست و به پایان میرسد.
ابن سینا,الم,عقل نظری,قوای نفس,لذت,معاد روحانی,ملکه,نفوس بُله.
https://jitp.ut.ac.ir/article_21049.html
https://jitp.ut.ac.ir/article_21049_272c6cc42501b0e1784c9cab49ec9792.pdf
دانشگاه تهران
فلسفه و کلام اسلامی
2008-9422
2588-5014
42
1
2009
09
23
الگوی روشی ملّاصدرا در تحلیل مفهومی ایمان
FA
جنان
ایزدی
1دانشجوی دکتری دانشگاه تهران
janan_izadi@yahoo.com
احد فرامرز
قراملکی
دانشگاه تهران
ghmaleki@ut.ac.ir
زهراء
مصطفوی
دانشگاه تهران
zahra_mostafavi_khomeini@yahoo.com
احمد
بهشتی
دانشگاه تهران
beheshti@ut.ac.ir
ملّاصدرا در تحلیل ایمان به گزارش و تفکیک مفهومی تعریفهای گذشتگان میپردازد. از نظر او علم یا تصدیق یقینی مفهومی محوری در ایمان است. او جایگاه مفاهیم دیگری چون اقرار زبانی، احوال، و اعمال را در مفهوم ایمان بررسی میکند و آنها را به مفهوم علم پیوند میزند. پس از این تلفیق، وی از مفاهیم فلسفی، عرفانی، و قرآنی همچون توحید، حکمت، نور، و عقل یاری میجوید تا فرادیدگاه خود در مسئله ایمان را به تصویر کشد. طیّ این مراحل نشاندهنده استفاده ملّاصدرا از روش میانرشتهای با الگوی تلفیقی است.
الگوی تلفیقی,ایمان,تصدیق یقینی,رویکرد میانرشتهای,ملّاصدرا
https://jitp.ut.ac.ir/article_21050.html
https://jitp.ut.ac.ir/article_21050_30e2872ce2490e8c1b216b5cb44e0d82.pdf
دانشگاه تهران
فلسفه و کلام اسلامی
2008-9422
2588-5014
42
1
2009
09
23
بررسی برهانهای ریاضیّاتی ابطال تسلسل بر اساس نظریّه مجموعه ها
FA
وحید
خادم زاده
دانشگاه تربیت مدرس
v.khademzadeh@gmail.com
محمد
سعیدی مهر
0000000346635792
دانشگاه تربیت مدرس
saeedimehr@yahoo.com
برخی از براهین ابطال تسلسل در فلسفه¬ی اسلامی، مانند برهان تطبیق یا برهان آحاد و الوف، مبتنی بر مبانی و مقدّمات ریاضیّاتیاند. تحلیل و استخراج این مقدّمات پرده از ماهیّت ریاضیّاتی این برهانها برمیدارد و نشان میدهد که در کنار رویکرد فلسفی به این براهین میباید از منظر ریاضیّات نیز به آنها نگریست. با اتّخاذ این منظر، روشن میشود که شأن این براهین همسنگ برخی پارادوکسهایی است که در ریاضیّات فراروی مفهوم بینهایت بزرگ مطرح شدهاند. با استفاده از نظریّه¬ی مجموعههای کانتور، پارادوکسهای مزبور حلّ شده و راه برای پذیرش نامتناهی ریاضیّاتی هموار گشته است. با توجّه به ماهیّت ریاضیّاتی براهین ابطال تسلسل، بهرهگیری از نظریّه¬ی مجموعهها نشان میدهد که مبانی و مقدّمات ریاضیّاتی براهین مزبور قابلخدشه و، در نتیجه، از اثبات امتناع تسلسل ناتواناند.
تسلسل,کانتور,نامتناهی,نظریّه مجموعه ها,وجود ریاضیّ
https://jitp.ut.ac.ir/article_21051.html
https://jitp.ut.ac.ir/article_21051_90a016b4b13ae1b52961de8cae6566e5.pdf
دانشگاه تهران
فلسفه و کلام اسلامی
2008-9422
2588-5014
42
1
2009
09
23
بررسی برهانهای صدرالمتألهین در باب اصالت وجود
FA
سید محمد
روضاتی
دانشگاه تهران
mrozati2@ut.ac.ir
احمد
بهشتی
دانشگاه تهران
beheshti@ut.ac.ir
با مطالعه در تمام آثار ملّاصدرا چهارده برهان برای اثبات اصالت وجود به دست میآید که این نوشتار آنها را مورد بررسی قرار داده و بدین نتیجه رسیده است که صدرالمتألّهین برای اثبات اصالت وجود بهمثابهی محور هستیشناسی حکمت متعالیه دو رهیافت کلّی را بهکار گرفته است:
1. اثبات اصالت وجود از راه سلب ویژگیهای امر اصیل از ماهیت؛
2. ابطال اصالت ماهیت از طریق لوازم محال.
و در پایان، معلوم میشود که رهیافت نخست و برهانهایی که بر آن مبتنی است وافی به مقصود و قویتر از رهیافت دیگر و استدلالهای ناشی از آن است.
اصالت,اعتباریت,برهان,ماهیت,وجود
https://jitp.ut.ac.ir/article_21052.html
https://jitp.ut.ac.ir/article_21052_e76f703af0c01f15314657dc3001452a.pdf
دانشگاه تهران
فلسفه و کلام اسلامی
2008-9422
2588-5014
42
1
2009
09
23
بررسی انتقادی مدل پلورالیسم دینی جان هیک
FA
امیر عباس
علیزمانی
داننشگاه تهران
marjan.nouri2@yahoo.com
مرجان
نوری
دانشگاه تهران
marjan.nouri@yahoo.com
فرضیّهی پلورالیسم دینی جان هیک تلاشی است که وی از درون سنّت مسیحی برای تبیین رابطهی مسیحیّت با دیگر ادیان جهان صورت داده است. ادّعای اصلی هیک آن است که همهی ادیان از ارزش معرفتی یکسانی برخوردارند و همی آنها در راهنمایی پیروانشان به سمت رستگاری نهایی موفّق عمل میکنند. هیک برای تبیین و توجیه ادّعای خود ابتدا باید در مقابل ناواقعگِرَوان از واقعگروی گزارههای دینی حمایت، و سپس در مقابل شمولگروان و انحصارگروان از تفسیر پلورالیستیِ مسئلهی تنوّع ادیان دفاع کند. امّا بهنظر میرسد که مدل پلورالیسم دینی هیک دچار تعارضات درونی بسیاری است که بیان آنها هدف اصلی این مقاله است. به این منظور، به بیان سه دسته از انتقادات وارد بر این مدل اشاره خواهد شد: نخست انتقاداتی که به ناکثرتگروانه بودن این مدل اشاره دارند، دوم انتقاداتی که به عدم امکان پذیرش این مدل در سنّت مسیحی میپردازند، و سوم انتقاداتی که از ناکارآمدی این مدل در دستیابی به اهداف از پیش مشخّصشده پرده برمیدارند.
پلورالیسم دینی,تجربه دینی,دعاوی صدق,سنّت مسیحی,مدل نوکانتی,ناواقعگروی
https://jitp.ut.ac.ir/article_21053.html
https://jitp.ut.ac.ir/article_21053_b4e817145de2bd8fee92f2c3114d43fc.pdf
دانشگاه تهران
فلسفه و کلام اسلامی
2008-9422
2588-5014
42
1
2009
09
23
لزومی حقیقی و لزومی لفظی
FA
اسدالله
فلاحی
0000-0002-1878-8866
دانشگاه تهران
falahiy@yahoo.com
ابنسینا شرطی لزومی با مقدّم ممکن و شرطی لزومی با مقدّم ممتنع را لزومی بهحسب نفسالامر و لزومی به حسب الزام نامیده، و قسم دوم را در واقع و نفسالامر کاذب دانسته است. این حکمْ شگفت بلکه خلاف شهود است و، از اینرو، نزاعهای بسیاری در ردّ و قبول آن درگرفته است. در این مقاله، با گزارش انتقادی نزاعهای یادشده، لزومی حقیقی و لفظی را به زبان منطق جدید و به کمک منطق موجّهات و منطق ربط تحلیل کردهایم و نشان دادهایم که به کمک لزومی حقیقی میتوان به فهم بهتری از آرای منطقدانان مسلمان رسید و به دفاع از آموزههای منطق سنّتی پرداخت. در این ارتباط، سه موضوع مورد مناقشه در منطق سنّتی (یعنی عکس مستوی گزاره شرطی، تلازم شرطیّات، و مدّعای قطبالدین رازی مبنی بر لزوم سازگاری میان مقدّم و تالی لزومی صادق) را به کمک لزومی حقیقی شرح داده و از آنها دفاع کردهایم.
لزومی حقیقی,لزومی لفظی,منطق تطبیقی,منطق ربط,منطق وجهی
https://jitp.ut.ac.ir/article_21054.html
https://jitp.ut.ac.ir/article_21054_6686463acfab847972e3e2af12f9234b.pdf
دانشگاه تهران
فلسفه و کلام اسلامی
2008-9422
2588-5014
42
1
2009
09
23
کارکردهای الهیاتی سکوت در آثار مولانا
FA
قاسم
کاکایی
دانشگاه تهران
gkakaie@rose.shirazu.ac.ir
سکوت یکی از مهمترین بنمایههای الاهیّات عرفانی، بهنحو اعم، و الاهیّات سلبی،بهنحو اخص، است. سکوت آخرین مرحله کوشش عارف و الهیدان عرفانی در تلاش برای سخنگفتن از خداست. در این مرحله، تمام ترفندها و روشهای زبانی عارف رنگ میبازند. در نوشته پیشرو به کارکردهای الاهیّاتی سکوت در آثار مولانا میپردازیم. در ابتدا به نقش محوری سکوت در آثار وی اشاره میکنیم. سپس به دلایل اخلاقیـ روانی و نیز دلایل زبانی ـ معرفتی دعوت به سکوت در آثار این عارف میپردازیم. رابطه معکوس عقل و سخنگفتن، نجاتبخشیِ خاموشی، پرهیز از پریشانی ضمیر و نیل به جمعیت خاطر به مدد خاموشی، مراعات حال مخاطب، رازپوشی، پرهیز از خاصیّت تخدیری سخنوری، و پرهیز از کبر از مهمترین دلایل اخلاقیـروانی دعوت به سکوت است و ظرفیّت محدود زبان در بیان حقایق، بیانناپذیری خدا و تلاش برای حفظ وحدت و رهایی از عالم مادّی، به طور اعم، و زبان بشری، به طور اخص، از دلایل زبانی ـ معرفتی فراخواندن به خاموشی به شمار میآید. در بخش آخر این مقاله نیز چرایی سخنگفتن به رغم فراخواندن به سکوت را بررسی میکنیم. از مهمترین دلایل و علل سخنگفتن عارف و الهیدان، به رغم دعوت به سکوت، به مواردی همچون به سخن در آمدن عارف از جانب خدا، سخنگفتن به واسطه اضطراری درونی، سخنگفتن از سر عشقورزی به خدا و خلق، جنبه تعلیمی سخن و ارائه قرینهای بر بیانناپذیری اشاره میتوان کرد.
الاهیّات سلبی,سخنگفتن از خدا,سکوت,مولانا
https://jitp.ut.ac.ir/article_21055.html
https://jitp.ut.ac.ir/article_21055_af6d9b5b3b0fa2ddc50a55f133f60306.pdf
دانشگاه تهران
فلسفه و کلام اسلامی
2008-9422
2588-5014
42
1
2009
09
23
نوآوری های فلسفی شهید سیّد مصطفی خمینی در الاهیّات بالمعنیالاخص
FA
زهراء
مصطفوی
دانشگاه تهران
zahra_mostafavi_khomeini@yahoo.com
شهید سیّد مصطفی خمینی از فیلسوفان معاصر است که در مکتب حکمت متعالیه پرورش یافته و، بر اساس آن، آرای نوینی را عرضه کرده است. کتاب فلسفی باقیمانده از او با نام تعلیقات علی الحکمة المتعالیة حاوی نظرات خاصّ وی است. امّا در میان 29 جلد کتاب فقه، اصول، و تفسیر او نیز بهطور پراکنده میتوان از نظرات اختصاصیاش در زمینه¬ی فلسفه¬ی اسلامی اطّلاع یافت. دیگر کتاب فلسفی او، القواعد الحکمیة، در حمله¬ی ساواک از میان رفته و، به همین دلیل، گاهی مدّعاهای فلسفی وی بدون استدلال برجای ماندهاند. نگارنده در مقالهای دیگر به 32 نظریه¬ی جدید او در زمینه¬ی الاهیّات بالمعنیالاعم اشاره کرده و در این نوشته به 17 نظر فلسفی شهید در مباحث الاهیّات بالمعنیالاخص میپردازد و آنها را با آرای گذشتگان مقایسه میکند ـ مباحثی همچون توحید و صفات حق، عوالم هستی که فعل خداوند است، و مباحث مربوط به معاد. اطّلاع از این آرا، علاوه بر رشد دادن به فلسفه¬ی اسلامی، در تدوین تاریخ جامع فلسف¬ی اسلامی یاریرسان است.
الاهیّات بالمعنیالاعم,تاریخ فلسفه.,حکمت متعالیه,مصطفی خمینی
https://jitp.ut.ac.ir/article_21056.html
https://jitp.ut.ac.ir/article_21056_e1131d9d147835113c5ebfd2501f7f65.pdf