اهمیت اندیشههای سهروردی در سیر شکلگیری بحث اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و اینکه بسیاری از مباحث فلسفی حکمت متعالیه در اثبات اصالت وجود ناظر به نقد ادلّه و سخنان سهروردی میباشد بر کسی پوشیده نیست. به دلیل عدم جامعنگری فلسفی در این بحث و عدم توجّه به سیر تاریخی آن و همچنین عدم رعایت مباحث روششناسانه، ما با چهار تلقّی و دیدگاه دربار? فلسف? اشراق روبهرو هستیم: 1ـ سهروردیِ قائل به اصالت ماهیت، 2ـ سهروردیِ قائل به اصالت وجود، 3ـ سهروردیِ قائل به اصالت نور یا اصالت انوار، (این سه دیدگاه تحت سیطره فلسف? ملّاصدرا شکل گرفته است.) 4ـ سهروردی اشراقی که قائل به هیچکدام از سه تلقی بالا نبوده است. سهروردی اشراقی دغدغ? تأسیس یک نظام مستقلّ از فلسف? مشّاء را داشته و بر این اساس مباحث نور و احکام آن را بدون توجّه به روابط نور، ماهیت، حقیقت وجود، و اصالت آنها مطرح میکند. ما چگونگی شکلگیری سهروردیهای صدرایی را تحت سیطر? اندیش? ملّاصدرا بیان، و سپس آن را با سهروردی اشراقی نقد میکنیم.