ORIGINAL_ARTICLE
بررسی انتساب اثر منطقی المُهجة به ابنسینا
اثر منطقی المُهجة در برخی فهرستنگاریها از آثار منطقی، به ابنسینا نسبت داده شده است. از آنجا که فهم تطوّر منطق سینوی در گرو شناسایی و بررسی تمامی آثار منطقی وی است مسأل? پژوهش حاضر بررسی صحّت و اعتبار این انتساب است. در بررسی استناد هر اثر به مؤلّفی، از روشهای بررسی دستنویسها و مستندات تاریخی، بررسی ساختاری، و تحلیل محتوایی میتوان بهره جست. در مستندات تاریخی و دستنویسهای المُهجة مطلب قابلاستنادی که مؤیّد انتساب یا عدم انتساب اثر به ابنسینا باشد به دست نیامد. بر مبنای تحلیل ساختاری، ساختار اثر متعلق به هیچ یک از سبکهای منطقنگاری نیست و حتّی در سیر تحوّلات منطق سینوی با لحاظ اینکه شیخالرئیس در منطق نهبخشی آثاری دارد و آغازگر منطق دوبخشی است، جای نمیگیرد. در تحلیل محتوایی علاوه بر وجود کلماتی که در سایر آثار منطقی ابنسینا به چشم نمیخورند و اغلاط منطقی، مواردی متفاوت با آنچه در آثاری که انتساب قطعی به ابن سینا دارند به دست آمد که فرضی? عدم انتساب رساله به شیخالرئیس را تأیید میکند.
https://jitp.ut.ac.ir/article_29427_c3b9818a883f1ee3dd3acd16a915aadc.pdf
2013-01-20
11
21
10.22059/jitp.2013.29427
ابنسینا
البَهجة
المُهجة
منطق
زینب
برخورداری
barkhordariz2@ut.ac.ir
1
دانشگاه تهران،استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چیستی و چرایی پرسش و پاسخ از دیدگاه مولوی
مقال? حاضر با طرح جایگاه و نسبت سؤال و جواب با گفتوگو (دیالوگ) و حدود معنی شناختی آن آغاز میگردد و سرچشمههای اندیشه مولوی را در این خصوص باز مینمایاند. ادامه مقاله، پیشینه و جایگاه سؤال و جواب، دیالوگ و دیالکتیک را با نگاهی تطبیقی در حوزههای هستیشناختی و معرفتشناختی در نظر فیلسوفان یونان، اندیشمندان دنیای معاصر و دیدگاه خاص و جهاننگری مولوی به اختصار بیان میدارد و به نقد و بررسی سؤال و جواب به شیوه تحلیلی و با سه رویکرد متفاوت: 1. خاستگاه، ماهیّت و ضرورت سؤال و جواب 2. انگیزه سؤال و جواب 3. سنخیّت در سؤال و جواب به طرح موضوعات و یافتههای ذیل از دیدگاه مولوی میپردازد:
برشمردن اندیشه به عنوان سرچشمه پرسش و پاسخ؛ اشاره به معانی، سطوح و ترازهای متفاوت در این حوزه؛ بررسی دلایل اعتراض و انکار مولوی بر عقل فلسفی با وجود تأکید بر ضرورت و سودمندی استدلال و چون و چراهای منطقی؛ نشان دادن راه گذر از تنگنای فلسفه؛ نقد گفتگوی راستین با توجّه به غایت، غرض و انگیزه پرسشگری و در نهایت، لزوم سنخیّت و نسبت در پرسش و پاسخ در مجموعه روابط و حوزههای مختلف.
https://jitp.ut.ac.ir/article_29428_60c9a4056507a18fb94116379254d644.pdf
2013-01-20
23
46
10.22059/jitp.2013.29428
اندیشه (عقل)
دیالکتیک
سؤال و جواب (پرسش و پاسخ)
گفتوگو (دیالوگ)
مولوی
لیلا
پژوهنده
leila.pazhoohandeh@gmail.com
1
دانشگاه قم، استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
از خودبیگانگی، موقعیتهای مرزی و مرگ در مثنوی معنوی
در مثنوی معنوی، از خود باختگی انسان زمانی آغاز می گردد که خودآگاهی وی رو به افول نهد؛ زیرا در این اثر انسان به آگاهی تعریف می شود. تصور انسان از خویشتن (خودِ پنداره) منشأ ادراک او از جهان پیرامون، ارزش ها، و رفتار اوست؛ در نتیجه آنگاه که خودِ پنداره واقعی و مطابق با خویشتن نباشد، ارزش ها، ادراکات، و دلبستگی های او نیز واقعی و اصیل نخواهد بود. رفتارهای بیمارگونه ای چون عجب و خودبینی، شهرتطلبی، و آرزو پردازی های دور و دراز نتیج? یک خودِ پندار? نادرستاند. به نظر مولانا در این سقوط و مسخشدگی انسان، یک موقعیت تشویش می تواند لایه های درونی او را بر وی بگشاید و او را متوجه خود واقعی اش گرداند. موقعیتی که مرگ و زندگی در تقابل قرار گیرند و انسان به این تقابل آگاهی یابد. افزون بر این موقعیت ها، مرگ اندیشی یا مواجه? ذهنی با مرگ خویشتن نیز می تواند با ایجاد چنین تشویشی انسان را متوجه خود واقعی و ارزش های اصیل گرداند.
https://jitp.ut.ac.ir/article_29429_a0c32346978421c334c59df7befa7a40.pdf
2013-01-20
47
65
10.22059/jitp.2013.29429
اصالت
اضطراب
الیناسیون
اندیشه
خودآگاهی
مثنوی
مرگ اندیشی
موقعیت های مرزی
سیده زهرا
حسینی
zahra.hosseini65@hotmail.com
1
دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت اسلامی
AUTHOR
احد
فرامرز قراملکی
ghmaleki2@ut.ac.ir
2
دانشگاه تهران، استاد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مبانی کلامیـفلسفی نظریۀ پرورش روح جان هیک
مقال? حاضر، در دو بخش به توصیف و بررسی برخی مبانی نظری? عدل الهی پرورش روح هیک اختصاص دارد. در این نوشتار، ضمن بررسی پاسخ جان هیک به مسأل? شرور موجود در عالم، خواهیم دید که وی نظری? عدل الهی خود را با اسطوره خواندن اید? گناه اولیه و هبوط آغاز میکند و شرور اخلاقی را نتیج? مختار بودن آدمی و از لوازم وجود فاصل? معرفتی میداند. به نظر وی کسب فضایل و کمالات روحی جز در مواجهه با شرور حاصل نمیگردد. مسأل? معاد، برزخ، و حیاتهای متوالی از عناصر مهمی هستند که هیک برای پیشبرد راه حل خویش به آنها متوسل میشود. اما مبانی کلامی نظری? هیک مستلزم لوازم باطلی است، از جمله اینکه گزارههای کتاب مقدس هیچ نقشی در تولید ایمان ندارند و تسری دادن کثرتگرایی به مفاهیم دینی، سبب برزو ابهام در فهم بحث مذکور یعنی مسأل? شر میباشد. هیک در بحث کثرتگرایی نجات نیز گزینشی عمل کرده و با انتخاب آیات موافق با رستگاری جهانی، از آیات دال بر جاودانگی عذاب چشم پوشیده است.
https://jitp.ut.ac.ir/article_29430_2e74de694eefa29dbd9518abf7c5a615.pdf
2013-01-20
67
84
10.22059/jitp.2013.29430
پرورش روح
جان هیک
شرور اخلاقی
شرور طبیعی
کثرتگرایی
نظریه عدل الهی
هدف از آفرینش
اکرم
خلیلی
khalili_61@isuw.ac.ir
1
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشجوی دکتری فلسفۀ دین و مسائل کلامی جدید
AUTHOR
امیرعباس
علیزمانی
amirabbas.alizamani2@yahoo.com
2
دانشگاه تهران، دانشیار گروه فلسفۀ دین دانشکدۀ الهیات
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نظریۀ کوانتوم و برهان نظم
یکی از چالشهای جدید در برابر برهان نظم، نظریه کوانتوم است. فیزیک کوانتوم که بر پایه عدم قطعیت، احتمال و آمار بنا شده، در تفکرات فلسفی انسان تأثیر بهسزایی داشته است. نظم در طبیعت از جمله مفاهیمی است که در پرتو این نظریه با تغییر معنایی شگرفی روبهرو است.
در فیزیک جدید، امکان رسمخط قاطعی بین عین معلوم و ذهن عالم وجود ندارد و برخی حتی معتقدند «شیئیت» یک ذره کوانتومی در گرو مشاهده ناظر است. با پذیرش اصل عدم قطعیت، تنها میتوان برای آینده احتمالات را محاسبه کرد و به نظر میرسد که قوانین ثابتی در جهان اتمی و زیراتمی وجود ندارد.
در این نوشتار، برداشتهای متفاوت از نظریه کوانتوم و تأثیر اصل عدم قطعیت بر برهان نظم مورد ارزیابی قرار گرفته و بر فرض صحت این اصل فیزیکی، از نظریه خداوند به عنوان مهارکننده عدم تعینهای کوانتومی دفاع شده است.
https://jitp.ut.ac.ir/article_29431_0cd26cc0fa79e81f25bcc81691e57e22.pdf
2013-01-20
85
108
10.22059/jitp.2013.29431
اصل عدم قطعیت
اصل مکملیت
موجَبیت
نظریۀ کوانتوم
نظم کوانتومی
فرح
رامین
farah.ramin@yahoo.com
1
دانشگاه قم، استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مسیح در جریان تاریخ (بررسی آرای مسیح شناسانۀ ولفهارت پاننبرگ و مواضع نقد آن از سوی متفکران)
یکی از مناقشه انگیزترین مباحث تاریخ کلیسا همواره بحث در باب مسیح، ماهیت، و فعل او بوده است. درحالیکه در کلیسای قدیم مباحث مسیحشناسانه عمدتاً حول ماهیت الهیـبشری مسیح میچرخید، دوران مدرن با انتقادات عقلانی، علمی، و بهویژه تاریخی از آموزههای مسیحی، از جمله شخص مسیح، همراه بود. واکنش بسیاری از متألهان در برابر این انتقادات فراتر دانستن الهیات از هرگونه نقادی علمی و تاریخی بود. اما پاننبرگ از جمله متألهانی است که پاسخگویی به این انتقادات را بر مبنای دفاع مبتنی بر تاریخ از الهیات قرار داد. پاننبرگ توجیه کلامی مباحث الهیات تاریخی خود را در گرو فهم صحیح از عیسی مسیح و بهویژه رستاخیز او میداند. ازاینرو مسیحشناسی بخش مهمی از آرای وی را شامل میشود که مؤید انکشاف و ظهور تاریخی خداوند و مباحث آخرالزمانی است و تنها بهواسط? او درکپذیر است. با وجود دیدگاه جالب توجه پاننبرگ در باب مسیحشناسیِ مبتنی بر فهم تاریخی، دیدگاههای وی انتقاداتی نیز از سوی متفکران به همراه داشته است.
https://jitp.ut.ac.ir/article_29432_e6d10153d94f71f826403e84c3eb82fe.pdf
2013-01-20
109
140
10.22059/jitp.2013.29432
الهیات تاریخی
الهیات جدید
پاننبرگ
مسیح شناسی
مجتبی
زروانی
zurvani2@ut.ac.ir
1
دانشگاه تهران، دانشیار گروه ادیان و عرفان
AUTHOR
زینب
سالاری
salarizeinab@yahoo.com
2
دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد فلسفۀ دین
AUTHOR
ندا
خوشقانی
khoshaghani@yahoo.com
3
دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد ادیان و عرفان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
عقل در فلسفۀ ارسطو به روایت اسکندر و فارابی
عقل از مسائل بنیادی در فلسف? مشاء است. رویکرد فارابی به عنوان حکیم مسلمان ایرانی با اندیش? شرقی، و اسکندر افرودیسی به عنوان حکیم یونانی و غربی، به آن نیز از مسائل مهمی است که میتواند از وجوه تمایز و افتراق فلسف? مشائی ارسطویی و حکمت اسلامی محسوب شود. این پژوهش بر طبق سنت روششناسی مطالعات تطبیقی به تحلیل و تطبیق رسال? عقل این دو حکیم میپردازد. بر اساس نظر اسکندر، عقل (در رسال? نفس ارسطو) سه نوع است: عقل هیولانی، عقل بالملکه، و عقل فعال، که مورد اخیر خالق و مدبر عقل هیولانی است. اما این عقل بر طبق نظر فارابی واجد سه مرتبه است: هیولانی، بالفعل، و مستفاد. عقل فعال که نورش را بر جمیع افاضه میکند، عقل فلکی و مفارق است. به نظر میرسد که این تقسیم نخستین بار توسط فارابی ارائه شده است. از سویی دیگر فارابی با توجه به معتقدات اسلامی و تمایلات عرفانی، عقل فعال را با جبرئیل و اتصال به عقل فعال را با نبوت منطبق ساخته و سعی در تحصیل این اتصال را سلوک خاص عقلی و عرفانی دانسته و دوام این اتصال را بعد از فنای بدن با سعادت اخروی مترادف شمرده است.
https://jitp.ut.ac.ir/article_29433_287097157a371b7fd5fb350f1e3a62c0.pdf
2013-01-20
141
164
10.22059/jitp.2013.29433
ارسطو
اسکندر
عقل
فارابی
فلسفۀ اسلامی
فلسفۀ یونانی
طاهره
کمالیزاده
tkamali852@yahoo.com
1
دانشگاه زنجان، استادیار گروه فلسفه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقدی بر نظریۀ «کارکرد درست» پلنتینگا از منظر زاگزبسکی
مقال? حاضر نقد یکی از قرائتهای معرفتشناسی فضیلت است از منظر قرائت دیگر: نقد قرائت پلنتینگا از منظر قرائت زاگزبسکی. زاگزبسکی بر اساس تعریفی که از معرفت ارائه میدهد و نقشی که برای اراده و آگاهی در عمل فضیلتمندانه قائل است و با توجه به یکسان دانستن فضیلت اخلاقی و فضیلت معرفتی، نظری? معرفت پلنتینگا را به چالش میکشد. به اعتقاد زاگزبسکی، نظری? «کارکرد درست» پلنتینگا از وثاقتگروی صریح بهتر است و میتوان آن را به گونهای تفسیر کرد که به نظری? معرفت خود وی شبیه گردد و اطلاق معرفتشناسی فضیلت بر آن پذیرفتنیتر به نظر آید، اما با توجه به پیشفرضهای معرفتشناختی پلنتینگا و تصویر ماشین واری که از معرفت ارائه میدهد، نظری? «کارکرد درست» وی، در تحلیل نهایی، به دلیل غفلت از عنصر اراده و آگاهی، نمیتواند نوعی معرفتشناسی فضیلت محسوب گردد.
https://jitp.ut.ac.ir/article_29434_f4004a17adbd5d9ce1eb36cb8b9edd47.pdf
2013-01-20
165
191
10.22059/jitp.2013.29434
پلنتینگا
زاگزبسکی
معرفتشناسی فضیلت
نظریۀ کارکرد درست
نرگس
نظرنژاد
nazarnejad2@alzahra.ac.ir
1
دانشگاه الزهرا(س)، استادیار
AUTHOR